ژاپن، قرن يازدهم. يك هيزمشكن ( شيمورا )، يك راهب و يك مرد عامى، از باران به خرابه هاى دروازه ى راشومون پناه مى برند و راهب داستان محاكمه اى را كه شاهد بوده با سه روايت تعريف مى كند...
"موروکامی" کارآگاه جوان دایره جنایی در اتوبوس مورد سرقت قرار گرفته و اسلحه خود را از دست می دهد.او که سرافکنده و خشمگین است تلاش می کند اسلحه اش را پیدا کند تا اینکه توسط کاراگاهی با تجربه و مسن با نام "ساتو" راهنمایی و کمک می شود...