تنها چهار روز قبل از عروسی، زندگی باچان، یک افسر مالیات سختگیر، با بازگشت از تعلیق و واگذاری مأموریت حمله به خانه سیاستمدار قدرتمند و بی رحم موتیام جگایاه، چرخشی دراماتیک می کند و ...
داستان حول محور گوواردھان می‌چرخد، جوانی جاه‌طلب از طبقه متوسط هند که در تلاش برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ در زندگی است. با این حال، او در این مسیر با موانعی در روابط خانوادگی، اعتماد و غرور خود روبرو می‌شود.
این فیلم ماجرای پسرکی به نام رامونا و مادرش را دنبال می‌کند. داستان از جایی شروع می‌شود که مادر رامونا او را ترک می‌کند و رامونا برای بازگرداندن مادرش به خانواده تلاش می‌کند...
داستان در روستایی در دهه 1970 اتفاق می‌افتد و زندگی کشاورزانی را روایت می‌کند که با چالش‌های متعددی روبرو می‌شوند و این چالش‌ها مسیر زندگی آنها را به طور پیچیده‌ای تغییر می‌دهند...
رهبر یک باند جنایتکار، در تلاش برای وفاداری به قولی که به دوست در حال مرگ خود داده بود، با سایر باند های جنایتکار درگیر می شود...
قدرت های پسااستعماری در هند تصمیم گرفتند از این موقعیت استفاده کنند و به سرکوب مستضعفان ادامه دهند...
برادر بزرگتر از ازدواج امتناع می ورزد زیرا معتقد است ممکن است در خانواده بزرگش ناهماهنگی ایجاد شود. برادران او، که قبلاً شریک زندگیشان را پیدا کرده اند، گرد هم می آیند تا برای او شریک زندگیش را پیدا کنند...
در سال 1947 یکی از پیروان گاندی و یک مبارز آزادی مورد حمله وحشیانه قرار گرفتند. به دلیل شرایط اجتناب ناپذیر، پسر مبارز آزادی در دام دنیای مافیا گرفتار می شود و داستان بین سال های 1942 تا 1986 می چرخد...
ویکرامادیتیا، کف بین بدنام، وقتی با پررانا، یک پزشک آشنا می شود، عشق را پیدا می کند. با این حال، زمانی که او از ازدواج با او امتناع می ورزد و او به بیماری لاعلاج مبتلا می شود، رابطه آنها به مشکل می خورد ...
داستان فیلم درباره ی جنگ تاریخی بین هند و سربازان بریتانیایی در سال 1846 میباشد و درباره ی یک قهرمان بزرگ بنام ناریشما ردی ....
