پس از اینکه موجودی با منشأ مرموز جمعیت جهان را نابود می کند و باعث می شود کسانی که آن را نگاه می کنند جان خود را از دست بدهند ، سباستین و دخترش ماجراجویی بزرگ خود را برای بقا در بارسلونا آغاز می کنند...
زاما فیلمی آرژانتینی محصول سال 2017 به کارگردانی لوکرسیا مارتل است. فیلم بر اساس رمانی با همین نام نوشتهٔ آنتونیو دی بِنِدِتو ساخته شده‌است. در اواخر قرن 18 در یک مستعمره دورافتاده در آمریکای جنوبی، اوضاع افسر زاما که برای مأموریتی بهتر از سوی پادشاهی اسپانیا انتظار می‌کشد خراب می‌شود.
گلوریا به همراه دو فرزندش از دست شوهرش که همیشه او را مورد آزار و اذیت قرار میداد، فرار می کند. بعد ها با پسری آشنا می شود که فکر می کند می تواند با او خوشبخت شود، اما...
داستان یک خانواده و یک رابطه عاشقانه از طریق سفر زنی جوان به نام "سوزانه" روایت می‌شود...
هنگامی که پرواز شماره 2549 در میانه راه دچار اختلالات فنی شده و هر لحظه امکان دارد که این آخرین لحظات زندگی افراد این هواپیما باشد، کاپیتان ، خدمه هواپیما و مسافران تصمیم می گیرند بجای اینکه در جای خود نشسته و منتظر مرگ باشند، کارهایی را انجام دهند که همیشه آرزویش را داشتند و ...
پاریس، اوایل دهة 1960. ژان-لویی ژوبر یك دلال بورس موفق اما مقید به اصول است كه با سوزان ازدواج كرده. سوزان اصالتی روستایی دارد و به‌تازگی به قشر مرفه پیوسته. آن‌ها دو پسر نوجوان دارند كه در مدرسة شبانه‌روزی به سر می‌برند. وقتی خدمتكار قدیمی خانه به خاطر اختلاف با سوزان استعفا می‌دهد، سوزان كه تعریف خدمتكارهای اسپانیایی را شنیده، یك خانم جوان اسپانیایی به نام ماريا را به عنوان خدمتكار جدید به خانه می‌آورد، اما...
هری کین ، نویسنده نابینا ، باید زخم های خود را از 14 سال قبل التیام بخشد. او هنوز با نام واقعی خود ، متئو بلانکو و کارگردانی آخرین فیلمش شناخته می شد.
یک مادر بعد از مرگش به محل زندگی‌اش باز می گردد تا مشکلاتی را حل کند که در زمان زنده بودنش نمی توانست حلشان کند.
فیلم اقتباسی از زندگی واقعی «رامون سم پدرو» است. رامون که در ابتدای جوانی قطع نخاع شد ۳۰ سال تلاش کرد تا دادگاه حق مرگ آسان را برایش به رسمیت بشناسد تا بتواند به زندگی خود پایان دهد...
«آلیسیا» (واتلینگ) و «لیدیا» (فلورس) به حالت اغما فرو رفته اند؛ یکی بر اثر حادثه ی رانندگی و دیگری در جریان مسابقه ی گاوبازی. در حالی که «بنیگنو» (کامارا) دل باخته ی «آلیسیا» ست و «مارکو»(گراندینتی)دل باخته ی «لیدیا». خیلی زود «بنیگنو»و «مارکو» با هم دوست می شوند و پی می برند که در واقع، عشق و علاقه شان به زنانی که نمی توانند پاسخ گوی عشق شان باشند، آن دو را به هم نزدیک کرده است.
