داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .
« آرتور كودى جارت » ( كاگنى ) ، آدمكش روان پريش و سر دستهى گروهى از تبهكاران ، به زندان افتاده است . كارآگاهى ( اوبراين ) با ظاهر مبدل در زندان هم سلول او مىشود تا اطلاعاتى دربارهى گروه « جارت » به دست آورد .
پس از اینکه دوست پسر "هالی مول" که جاسوس گنگسترها است از طرف پلیس تحت پیگرد قرار می گیرد او خود را مخفی می کند.چه جایی بهتر از یک انستیتوی موسقی که کارکنان آن همگی انسانهای تنهایی هستند؟!...
سه سرباز وظيفه ى امريكايى به نامهاى « آل » ( مارچ ) ، « فرد » ( اندروز ) و « هومر » ( راسل ) ، پس از پايان جنگ جهانى دوم به شهر زادگاهشان باز میگردند تا زندگى جديدى را آغاز كنند...