تنعا خواسته ی فنی زندگی در آرامش خارج از شهر بهمراه زن مورد علاقه اش، و همینطور برادرش که ضربه مغزی شده می باشد. اما همسایه های او فکر دیگری در سر دارند...
آرِنِ جوان، در یک جامعه مخفی از افراد سیاه‌پوست جادویی استخدام می‌شود که زندگی خود را وقف یک هدف مهم می‌کنند: آسان‌تر کردن زندگی افراد سفیدپوست...
یک کارآگاه مصمم در تلاش برای متوقف کردن یک برنامه بازی مخوف در وب تاریک است. در این برنامه، اسیران برای زنده ماندن مجبور به رقابت با یکدیگر می‌شوند. کارآگاه با چالش‌های زیادی روبرو می‌شود و باید در یک مسابقه با زمان، جان اسیران را نجات دهد.
زمانی که فردی تلاش می‌کند تا یکی از کاندیدهای ریاست جمهوری که سیاه پوست هم می‌باشد را با توطئه ایی کنار بزند برادر مخفی او به همراه ماموران مخفی‌اش برای نجات او دست به کار می‌شوند ...
در یک شهر کوچک، یک سگ اهلی و دوست داشتنی توسط یک خفاش هار گاز گرفته می شود و بعد از آن باعث پخش شدن ترس و وحشت در شهر می شود...
ژاپن قرن یازدهم. فرماندار تایرو به‌خاطر مخالفتش با فساد فئودالی برکنار و تبعید می‌شود. همسرش “تاماکی” (تاناکا)، پسرش “زوشیو” (هانایاگی) و دخترش “آنجو” (کاگاوا) عازم ملحق شدن به او در تبعیدگاه هستند …
دختر رئیس جمهور آمریکا پس از رفتن به کالج عاشق دانشجویی می شود که انگیزه مخفیانه ای دارد...
«استبان» جوان آرزو دارد که یک نویسنده بشود، و به همینطور حقیقت را در مورد پدرش که همیشه توسط مادرش مخفی شده، پی ببرد...
پايگاه هوايى امريكا در ژاپن ، سالهاى جنگ كره . با اين كه امريكايى ها از برقرارى رابطه هاى جدى با زنان ژاپنى منع شده اند ، بعضى از افراد با عبور از خط قرمز مقامات را به خشم مى آورند ...
دكتر روانشناس جوانى به نام « ادواردز » ( پك ) ، رئيس تازهى يك آسايشگاه بيماران روانى ، جانشين « دكتر مرچيسن » ( كارول ) ، مىشود . « دكتر كنستانس پيترسن » ( برگمن ) كه دل به « دكتر ادواردز » باخته به رفتارهاى عجيب و غير عادى او مشكوك مىشود ، و خيلى زود پى مىبرد كه او « دكتر ادواردز » واقعى نيست...
