آل و روسکو در یک پمپ گاز کار میکنند و رقابت سختی با آلیس دارند. باستر باید یک لباس عروس را به آلیس تحویل دهد، اما قبل از تحویل او را میپوشد و همین باعث می شود آل، باستر را با آلیس اشتباه گرفته و او برباید...
چارلی که شاگرد یک خیاط می باشد در حین اتو زدن شلوار کنت، آن را سوزانده و آتش می گیرد. خیاط دعوتنامهی شامی به میزبانی دوشیزه ماندیبگز پیدا میکند و به جای کنت به مراسم شام میرود ...
چاپلین در این فیلم نقش یک صاحبخانه را ایفا می کند که پس از نوشیدن بیش از حد مشروب، دیر وقت به خانه بازمی گردد. او تنها دوست دارد به رختخواب خود بازگردد اما اشیای بی جان پیرامون از رفتنش جلوگیری می کنند!