دستگاه اسرارآمیزی که برای بخشیدن عمری جاویدان به مالک آن ساخته شده پس از چهارصد سال پیدا شده و در مسیر خود دست به نابودی همه چیز می زند...
«کاکران» (کاستنر)، خلبان سابق نيروي هوايي براي گذران تعطيلات به مکزيک مي رود. در آن جا «تيبي مندس» (کويين) قدرتمند و خشن، که يک امپراتوري اختصاصي براي خود به راه انداخته، به گرمي از او استقبال مي کند، چون خود را دوست و مديون او مي داند. با اين همه «کاکران»، و همسر «مندس» به يک ديگر دل مي بندند و با هم فرار مي کنند...
«يکي از سلاطين قاچاق مواد مخدر که به دام مأموران افتاده، پس از گريز، ترتيب يک حمله به عامل دستگيري اش را مي دهد، که از دوستان «جيمز باند» (دالتن) است. «باند» نيز براي انتقام جويي به تعقيب او مي پردازد و در نهايت امپراتوري اش را متلاشي مي کند.
دو فرد بی خانمان در سفری از کشور فرانسه به اسپانیا می روند. در بین مسیر آنها برای تهیه غذا التماس می کنند و از طرفی با تعصبات مسیحی عجیبی مواجه می شوند ...
یک بمب افکن نیروی هوایی سلطنتی ، بوسیله آلمانها در پاریس سقوط می کند . خدمه آن توسط چتر نجات فرود می آیند و بوسیله تعدادی از شهروندان فرانسوی ، تلاش می کنند به جنوب فرانسه فرار کنند و ...
"سایمون" مردی به شدت مذهبی که در قرن چهارم زندگی می کرد می خواست به خدا نزدیک شود به همین دلیل از ستونی بزرگ بالا رفت.شیطان می خواست او را به زمین بازگردانده و گمراهش کند.اما "سایمون" او را هر بار می شناخت به همین دلیل شیطان او را به کلابی در سال 1960 می برد...
پس از یک مهمانی بزرگ شام، مهمانان متوجه می شوند به طور اسرارآمیزی نمی توانند اتاق را ترک کنند و...
دخترى به نام « ويريديانا » ( پينال ) قرار است راهبه شود. او پيش از اجراى مراسم سوگند در صومعه به ديدار آخرين خويشاوند خود، مرد ثروتمندى به نام « دون خايمه » ( رى )، مىرود. « دون خايمه » خيلى زود جلب « ويريديانا » مىشود. با اين همه دست به خودكشى مىزند...
مارتین، پس از اینکه چند سال پیش به قصد کشتن قاتل پدرش از آمریکا به مکزیک فرار کرده بود، حالا به تگزاس رفته تا برای رئیس مکزیکی اش یک معامله اسلحه انجام دهد. در طول مسیر پای مارتین مصدوم می شود و زمانی که او در حال بهبودی است، به کاروان حمل اسلحه دستبرد زده می شود و...
