این داستان، ماجرای یک مرد جوان مبتلا به فراموشی را روایت میکند که در جریان یک شیوع بیماری شبیه به زامبیها، با یک بقاگرای زبر و زبردست متحد میشود تا دوست دخترش را پیدا کند.
زمانی که شهر داگ ریور ورشکسته می شود اهالی آن باید وسایل خود را جمع کرده و از آنجا نقل مکان کنند، اما این وسط شهروندانی هستند که تصمیم دارند شهر را از فلاکت نجات دهند...