ریچارد و آلیس در یک تعطیلات عجیب با هم دعوا می کنند زیرا ریچارد می خواهد طلاق بگیرد. آنها تصمیم می گیرند زودتر به خانه بروند، اما هواپیمای کوچکشان در جزیره ای متروکه سقوط می کند و ریچارد و آلیس مجبور می شوند با هم منتظر نجات باشند...
سرنوشت زندگی لیزا لنداوئر و دوستش، هانا، از دوران کودکی به هم گره خورده و آنها در یک خانهی استثنایی که توسط معماری مشهور به نام "وون آبت" در سال 1930 ساخته شده، زندگی میکنند.
سفره کریستوفر و ماجا به پراگ برای برگرداندن پدر فوت شده کریستوفر به یک داستان جدایی تبدیل میشود، در حالیکه پدر مرده در پشت زمینه تاثیر گذار و رازها کم کم شروع میکنند به تخریب کردن این ازدواج..