داستان در مورد ۲ نفر می باشد که در آخر جاده (پیری و کهنسالی) هستند و ثابت می کنند که هیچوقت برای دوست داشتن دیر نیست...
فیلمی جمعی از 33 فیلم کوتاه در مورد احساس آنها نسبت به سینما...
چهار داستان کوتاه که هرکدام درباره زنی مرموز و معمایی میباشد...
یک نمایش مد روز در پاریس، افراد زیادی را به آنجا می کشاند: طراح ها، عکاس ها، مدل ها، خبرنگاران و ... . در ادامه ماجراهایی اتفاق می افتد که...
"الکساندر" که گزارشگر تلویزیون است چند روز را در شهری مرزی کار می کند،جائی که پناهنده های زیادی از آلبانی،ترکیه و کردستان را در خود جای داده است.در بین آنها متوجه پیرمردی می شود و تصور می کند او سیاستمدار مهم یونانی است که چند روز قبل ناپدید شده.در آتن او از همسر سیاستمدار می خواهد تا او را شناسایی کند و...
"آمیلیا" و "پیپو" پس از چند دهه برای اجرای برنامه خود در یک شوی تلویزیونی با یکدیگر دیدار می کنند. دیدار آنها مروری نوستالژیک به گذشته است...
"مارسلو" تاجری است که وارد یک هتل شده و خود را در محاصره زنان زیادی می بیند و...
"جولیو مارنگو" معماری که از زندگی مشترک خود رضایت ندارد،با "فرانچسکا" زنی زیبا و جوان آشنا شده و متوجه می شود ممکن است او دخترش باشد و...
جیانی،نیکولا و آنتونیو در سال 1944 هنگام جنگیدن با نازیها تبدیل به دوستان نزدیک هم می شوند.پس از پایان جنگ آنها که سرشار از خیال هستند سر و سامان می گیرند.فیلم داستان زندگی آنها و رویاروییشان با مشکلات است...
فیلم در دهه 1930 و درباره اولین ملاقات بین "موسولینی" و "هیتلر" است.وقتی همسرش برای شرکت در یک مراسم بزرگ فاشیستها خانه را ترک کرده،"صوفیا لورن" با همسایه خود "ماستوریانی" رابطه برقرار می کند که زندگی هر دو آنها را تغییر می دهد...
