در سال 1922، کنت روستوف خود را در مسکو و در سمت اشتباه تاریخ می بیند. حزب کمونیست موافقت می کند که او زنده بماند، اما او هرگز اجازه ندارد تا روزی که می میرد پایش را بیرون از هتل متروپل بگذارد.
یک کشتی کج کار بازنشسته به همراه خانواده اش از طریق اجرای نمایش در رویداد های کوچکی در مناطق مختلف کشور درآمد کسب می کند، در حالی که دختر و پسرش رویای تبدیل شدن به ستاره های جهانی کشتی کج را در سر دارند...