مارکوس، هنگامی که همسرش را در صانحه ی دلخراش قطار از دست می دهد مجبور است به خانه دختر نوجوان خود، ماتیلد برود. این یک تصادف به نظر می رسید تا اینکه یک ریاضی دان که هم سفر او در قطار بود به همراه دو همکارش حاضر می شوند.
یک شیطان اخروی در حال سر خوردن به شهر کوچکی در سوئد است. شش دختر غیرمرتبط برای مبارزه با این شیطان انتخاب شده اند. آنها باید با هم بر اختلافات خود غلبه کنند تا خود و جهان را نجات دهند.