زندگی یک دانش آموز 17 ساله زمانی تغییر می کند که او بیلبوردی را روی نمای مدرسه آویزان می کند که روی آن نوشته شده بود "مراقب باش: متجاوزی که اینجا پنهان شده است".
پس از اتفاقات تابستان، آرس و راکل نمی توانند راهی برای ادامه رابطه خود پیدا کنند و تصمیم می گیرند راه خود را ادامه دهند. وقتی در زمستان دوباره همدیگر را می بینند، عشق و جاذبه ای که نسبت به یکدیگر احساس می کنند، بی نظیر است...
راکل تمام زندگی خود را دیوانه آرس، همسایه جذاب و مرموز خود بوده . او بدون اینکه از پنجره دیده شود او را تماشا می کند و با تاسف او حتی یک کلمه هم با آرس رد و بدل نکرده است ...