آیریس که برای امرار معاش در کنار خواهر دوقلویش عروسک می کشد. آیریس با سیلاس آشنا می شود و سپس به لوئیس فرصتی برای فرار و شروع یک زندگی جدید به او پیشنهاد می شود. برای این کار، او باید خواهرش را رها کند.
این نمایش که در بخش زایمان با همه شادی و اوج دل انگیزش، اما همچنین پایینترین حالت غمانگیزش تنظیم میشود، تصویری بیرحمانه صادقانه از زندگی یک پزشک جوان ارائه میدهد.