موریس که به اجبار برای ترک اعتیاد و سر و سامان دادن به زندگیاش به مرکز رویای شیرین فرستاده شده، برای بازگشت به زندگی عادی، مربیگری تیمی آشفته از همخانههایش در سافتبال را قبول میکند.
بی و بن بعد از اولین دیدار بی نقصی که باهم دارند، رابطه شان رو به سردی رفته و تمام می شود، تا اینکه مدتها بعد یکدیگر را در یک مراسم عروسی در استرالیا می بینند و تظاهر میکنند که یک زوج عاشق هستند...