«پروفسور هنري هيگينز» (هريسن) با رفيق زبان شناسش، «سرهنگ پيکرينگ» (هايد-وايت) شرط مي بندد که مي تواند دختر گل فروش و عامي لندني، «اليزا دوليتل» (هپبرن)، را به خانمي متشخص بدل سازد که فصيح و بليغ حرف بزند...
جین مارک کلمنت بیلیونر به تئاتر می رود.او در آنجا آماندا را در حال تمرین یک آهنگ می بیند.کارگردان به طور اتفاقی تصور می کند او بازیگری است که می خواهد در کنار آماندا برنامه اجرا کند.او نقش را قبول می کند تا آماندا را بیشتر ببیند و...
« ونسان ون گوگ » ( داگلاس ) چندان در هماهنگ كردن خود با زندگى خانوادگى موفق نيست و با كمك مالى برادرش ، « تئو » ( دانلد ) به نقاشى ، مشغله ى اصلى اش ، ادامه مى دهد...
"نورمن مین" بازیگری که شهرتش رو به افول است با "استر" خواننده ای جوان آشنا می شود.رابطه آنها گسترش می یابد اما وقتی "استر" پله های موفقیت را طی کرده و "نورمن" افول می کند تنش وارد رابطه شان می شود...
پت ورزشکاری نابغه است ، البته به جز زمانهایی که نامزد دیکتاتورش در اطراف است . او در مسابقات قهرمانی گلف در آستانه برنده شدن قرار دارد ، تا اینکه حضور نامزدش او را مضطرب می کند . نامزدش دوست دارد با هم ازدواج کرده و همه چیز را فراموش کنند ، اما پت نمی خواهد به راحتی تسلیم شود ...
«هرى براک » ( کرافورد ) که با تجارت آهن قراضه ثروتى بهم زده است ، از محبوبه خنگ و از همه جا بیخبر خود ، « بیلى دون » ( هالیدى ) به تنگ می آید و معلمى به نام « پل ورال » ( هولدن ) را به خدمت میگیرد تا او را « آدم » کند .
وقتی زنی قدام به قتل همسر خود می کند، دادستان "آدام بانر" مسئول رسیدگی به پرونده می شود.از سر بدشانسی همسر او "آماندا" تصمیم می گیرد از زن در دادگاه دفاع کند."اماندا" از همه توانش برای پیروزی در دادگاه استفاده می کند اما "آدام" از این کار او خشمگین می شود و...
"آنتونی جان" بازیگری است که زندگی اش به شدت تحت تاثیر شخصیت هایی که بازی می کند قرار دارد. دلیل جدایی همسرش "بریتا" نیز همین مساله است، اما او هنوز "آنتونی" را دوست داشته و با او کار می کند. وقتی او می پذیرد در "اتلو" بازی کند، با گذشت هر روز ذهن او بیشتر درگیر نقشش می شود و...
خوانندهاى به نام « آليس » در خانهاش به قتل مىرسد ، اما قاتل او هرگز شناخته و دستگير نمىشود. « پولا » ( برگمن ) ، برادرزادهى مقتول ، كه اكنون وارث و ساكن خانهى او شده ، با غريبهاى « بوايه ) ازدواج مىكند كه علاقهاش بيشتر متوجه اتاقك زير شيروانى خانه است...
روزنامه نگار "استیو اومالی" می خواهد یک بیوگرافی از قهرمان ملی که در اثر پرتاب ماشینش از روی پل، جان باخت، بنویسد. اما پس از اینکه مشغول تحقیق و جستجو در مورد آن شخص می شود، سوالی برایش پیش می آید که چه چیزهایی در مورد آن قهرمان حقیقت داشته اند...
