یک زن جوان به زادگاهش بازمیگردد و در آنجا مورد آزار و اذیت یک پلیس سابق که حالا تبدیل به یک مجرم شده، قرار میگیرد. حال مردی پیدا شده که میخواهد به زن کمک کند تا از دست آن شرور خلاص شود...
داستان در مورد یک آدم ربایی می باشد که طی آن سرمایه دار بسیار مهمی بنام "آلفرد فردی هینکن" ربوده می شود که آدم ربایان برای آزادی اش مبلغی را بعنوان باج ارائه می دهند که بزرگترین مبلغی است که تابحال برای آزادی یک نفر پرداخت شده...
«لیزبت» بعد از اثابت گلوله به سرش، در بیمارستان بستری است و باید بعد از مرخصی از آنجا، به جرم انجام ۳ قتل محاکمه شود. در همین حال «میکائل» باید بی گناهی او را اثبات کند...
یک هکر کامپیوتری بنام «لیزبت» و یک خبرنگار بنام «میکائل» در مورد یک باند قاچاق دختران تحقیق می کنند. در همین جریان لیزبت به سه قتل متهم می شود و از این رو می گریزد، در حالی که میکائل سعی دارد بیگناهی او را ثابت کند.