در سال 1820، پسر یک نجیب زاده کالیفرنیایی از اسپانیا به خانه خود بازمی گردد اما متوجه می شود که سرزمینش تحت دیکتاتوری سختی قرار گرفته است. از یک سو او خود را به عنوان مردی احمق جلوه داده در حالیکه در طرف دیگر او مبارز نقابدار "زورو" است...
یک سارق عاشق دختر خلیفه بغداد می شود. خلیفه دخترش را به کسی می دهد که کمیابترین گنجینه را برایش بیاورد. او وارد سفری جادویی می شود که برای ناشناخته است. از طرفی با خواستگار دیگری، شاهزادی مغول باید مبازه کند...
پيرمرد نجارى به نام « ژپتو » آرزو مى كند كه كاش عروسك چوبى اش، با نام « پينوكيو » تبديل به پسرى واقعى مى شد. يك پرى جادويى « پينوكيو » را زنده مى گرداند ؛ اما اين آغاز دردسرهاى « ژپتو » است...
"استن" و "اولی" یک دزد بانک را دستگیر می کنند و به عنوان پاداش به آن دو بورسیه تحصیل در یک آکسفورد را می دهند .
در فیلم The Flying Deuces الیور بعد از اینکه متوجه میشود دختر رویاهایش ژورژت با یک افسر ارتش ازدواج کرده است افسرده می شود. برای فراموش کردن این واقعه او و دوستش لورل به ارتش می پیوندند . اما در آنجا در یک عملیات آنها را به عدام محکوم می کنند. آنها با یک هواپیمایی دزدی موفق می شوند که فرار کنند اما ….
« دوروتى » ( گارلند ) که در مزرعه اى در کانزاس نزد خویشاوندانش زندگى میکند، در اثر گردبادى به سرزمین هایى بر فراز ابرها و آن سوى رنگین کمان میرود…
در شب کریسمس، یک پیرمرد خسیس به نام "ابنزر اسکورج" توسط روح همکار سابقش "جیکوب مارلی" ملاقات می شود. شریکش هم همانند خودش زمانی که زنده بوده خسیس بوده، حالا می خواهد به "ابنزر" هشدار دهد که خساست چه عواقبی برای او در جهان پس از مرگ دارد...
"پدر فلانگان" پس از شنیدن اعترافات یک مجرم تصمیم می گیرد پناهگاهی با نام "شهر پسران" تاسیس کند."وایتی مارش" به آنجا می رود اما فرار کرده و گرسنه باز می گردد.او دوباره فرار می کند اما وقتی دوستش تصادف می کند بار دیگر باز می گردد.او فرار کرده و به گروه برادرش می پیوندد و...
سال 1938، جنگ خاتمه پیدا کرده است اما استن که مسئول حفاظت از یک سنگر بوده هنوز از این قضیه مطلع نشده است. در همین هنگام الیور، همرزم سابق استن، عکس وی را در یک روزنامه می بیند و ...
«سفيد برفى» يتيم در خدمت نامادری اش، ملكهاى شرير و شيطان صفت است. ملكه میخواهد «سفيد برفى» را سر به نيست كند. اما سفيد برفى نجات ميابد و در كلبه ى هفت كوتوله پناه میگيرد.
