آیزک که سال ها پیشخدمت کشتی ها بوده است، به دلیل بیماری همه گیر بیکار می شود و در نهایت در شیفت شب در هتلی شغل پیدا می کند. با این حال در شب اول آیزک اتفاقاتی می افتد که ...
فاتح و اِدا بدون اطلاع خانواده ازدواج می کنند. آنها از دوستشان سرهات می خواهند که به عنوان یک ثبت کننده قلابی عمل کند و عروسی خود را در آدانا برگزار کند. هاکتان و اوتکو به عنوان شاهد آنها را همراهی می کنند...
پلیس جادوگر خون پان متقاعد می شود تا یک ماموریت خطرناک دیگر را انجام دهد. او دو راهزن را دنبال می کند و توطئه ای را کشف می کند که همه چیز را به چالش می کشد...